مرکز مشاوره و پاسخگویی




والدینی که فرزندانشان را بیمار می کنند!

والدینی که به فرزندان خود وابستگی افراطی دارند بذر مشکلاتی مانند هیپوکندریاکال (خود بیمارانگاری) و مازوخیستیک (خود آزاردهی )را در فرزندان شان می‌کارند . آنها با تزریق نگرانی های شدید در ذهن فرزندشان او را به خود وابسته می‌کنند . در واقع آنها به نوعی بال و پر فرزند خود را می‌چینند تا فرزندشان برای همیشه زمینگیر شود و هوس پریدن از لانه به سرش نزند ! آنقدر در مورد خواب او از وی سئوال می‌کنند که او به خواب خود وسواس پیدا می‌کند ، آنقدر از اجابت مزاج او می‌پرسند که او به شمارش دفعات دفع خود می‌پردازد و سخت نگران می‌شود که نکند دچار بیماری گوارشی شده باشد ، آنقدر او را از عوارض سرماخوردگی می ترسانند که او با اولین نشانه‌های یک سرماخوردگی خفیف به‌شدت احساس ناتوانی می‌کند ! آنگاه همین والدین بیماری زا از ضعف و ناتوانی فرزند خود می‌نالند و شکوه می‌کنند که فرزندشان قادر به مراقبت از خود نیست و آنها ناچارند بار پرستاری از او را به دوش بکشند ! 

پسرانی که مادر وابسته ساز دارند در هر چه بوی جدایی از مادر را بدهد دچار تردید و دودلی می‌شوند . در واقع هنوز « بند ناف» آنها بریده نشده است ! این‌چنین مردانی در ازدواج دچار تردید حیرت آوری هستند ، افراد متعددی را برای ازدواج مورد بررسی قرار می‌دهند و با وجود ارزیابی های مکرر ، مشورت های متعدد و دوران آشنایی طولانی نمی‌توانند به راحتی برای ازدواج تصمیم بگیرند . در نهایت در صورتی که تصمیم به ازدواج بگیرند یکی از این سناریوها پیش می‌آید :

1-پس از ازدواج مکررا به آغوزش مادر می‌روند واز بدرفتاری همسرشان به او شکایت می‌کنند . مادر پسرش را نوازش می‌کند و از « بدشانسی » پسر مظلومش غصه دار می‌گردد . بسته به میزان تحمل عروس خانم یا این فرآیند بصورت مزمن ادامه می‌یابد و یا این ازدواج منجر به طلاق می‌گردد . 

2- این مردان با زنی که از آنها بسیار مقتدرتر و موفق تر است و گهگاه چند سالی هم از آنها بزرگتر است ازدواج می‌کنند . در واقع آنها به جای استقلال از مادر ، مادر جدیدی پیدا می‌کنند . معمولا در این رابطه آنها مردانی مظلوم و سر به زیر هستند که به هر شکلی از همسرشان طلب مهر و نوازش می‌کنند و در روابط جنسی نیز اغلب دچارناتوانی و ضعف هستند . 

3-این مردان با زنی از طبقة اجتماعی بسیار پایین تر و شرایط هوشی ، تحصیلی و اقتصادی نازل ازدواج می‌کنند و در واقع برای مادرشان کلفت می‌گیرند . مادر و پسر به رابطة غیرعادی و در هم تنیدة خود ادامه می‌دهند و کلفت خانه کارهای پیش پا افتاده‌ای را به عهده می‌گیرد . 

یکی از بدترین شکل وابستگی مادر به فرزند را در حالتی می‌بینیم که مادر ، فرزند خود را دچار روان پریشی می‌کند ! « گیگوری بیستون » سالها قبل « مادران اسکیزوفرنوژنیک » را شرح داده است مادرانی که با نحوة ارتباط دوگانة خود ، فرزندشان را دچار یک احساس دوگانگی شدید می‌کنند ( Ambivalance ) ) به گونه‌ای که در مورد بدیهی ترین مسائل نیز دچار تردید ، دودلی ، ترس و سردرگمی است . چنین فردی با وجود داشتن مغزی سالم دچار علائم سایکوز ( Psychosis ) می‌گردد و تا پایان عمر وابسته به مادر و تحت درمان با آنتی سایکوتیک ها و بستری مکرر در بیمارستان روانپزشکی قرار می‌گیرد .

دکتر محمدرضا سرگلزایی


کپی برداری با ذکر منبع بلامانع می باشد.

۹۵/۰۶/۰۵
آنوشا نیکوبخت

تربیتی

والدین

کودک

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی