مرکز مشاوره و پاسخگویی

۱۴ اسفند ۰۱ ، ۱۱:۴۰

ادراک به چه معنا است؟

 

 

ادراک به چه معنا است؟ مراحل ادراک در انسان چیست؟
همه‌ی اعمال ارادی انسان به نوعی مرتبط با ادراک می‌باشند. تصور کنید لحظه‌ای اگر ما نمی‌توانستیم اطرافمان را ادراک کنیم چه بر سر کنش‌های ما می‌آمد. کنش ارادی انسانی وابسته به آگاهی وی از محیط می‌باشد. ما تا ندانیم در اطرافمان چه می‌گذرد نمی‌توانیم تاثیری بر محیط بگذاریم. ادارک مرحله‌ای از یک فرایند طولانی است که از محیط شروع می‌شود و مجدداً به محیط ختم می‌شود. ادراکات نقطه‌ی عطف این فرایند اند. یک پرسش اساسی که هماره ذهن اندیشمندان فلسفه‌ی ذهن و علوم شناختی را به خود مشغول کرده است آنست که
چه ارتباطی میان آن چیزی که در خارج موجود است با آنچه در ذهن ادراک می‌شود برقرار است. آیا میان ورودی‌های محدود با خروجی‌های بی نهایت ارتباط تساوی بر قرار است؟ این ناهماهنگی میان ورودی‌های حسی به دستگاه ادراکی و کنش‌های بی حد انسانی باعث می‌شود تا شاخه از معرفت به نام “معرفت شناسی” پدید آید که در این مقاله محل بحث ما نیست اما پیوندی عمیق با مبحث ادراکات در علوم شناختی دارد.
آنچه به ما اجازه می‌دهد تا محیط را تجربه کنیم و فهم کنیم ادراک است. در لحظه‌ای داده‌های بی شماری به دستگاه شناختی انسان وارد می‌شود که او برخی را انتخاب می‌کند و تحلیل و پردازش بر روی آن‌ها آغاز می‌شود. این ادراکات به هشیاری تجربه‌ی ما از محیط کمک می‌کنند و اجازه‌ی تعامل با محیط را ممکن می‌سازند.


چیستی ادراک
ادراک فهم تجربه‌ی حسی است. این فهم صرفاً در آگاه بودن خلاصه نمی‌شود بلکه امکان پاسخ به محرک و عمل را نیز برای انسان محقق می‌کند. از نگاه تکاملی ادراک آن چیزی که به واسطه‌ی آن ما به فهم عناصری از محیط که برای بقای ما ضروری هستند نائل می‌شویم.
ادراک بر مبنای پنج حس اصلی شامل بینایی، چشایی، شنوایی، لامسه، بویایی شکل می‌گیرد. ادراک در حقیقت چگونگی پردازش این حس‌ها را شامل می‌گردد. مثلاً تشخیص چهره‌ی آشنای یکی از دوستان که حاصل ادراک بینایی می‌باشد و این ادراک مغزی خودش محصول احساس بینایی در چشم است.


مراحل ادراک
پردازش ادراکی شامل توالی مراحلی است که از محیط و محرک خارجی آغاز می‌شود و سپس به آگاهی انسان و در نهایت به عمل وی در قبال آن محرک ختم می‌شود. فرایند انتخاب محرک ارادی است اما ادراک به شکل ارادی اتفاق نمی‌افتد. به عنوان مثال ممکن است در مواردی ما انتخاب کنیم که به چه محرکی نگاه کنیم، ولی آنکه ابتدا نور از قرنیه بگذرد و سپس عدسیه و تصویر بر شبکیه قرار گیرد و چگونه ادراک شود به اراده‌ی ما بستگی ندارد؛ به عبارتی ما نهایت بتوانیم محرک را اراده کنیم ولی آنکه آن محرک را چگونه ادراک کنیم از عهده‌ی انسان خارج است. اگرچه فرایند ادراک غیر ارادی است ولی قابل شناخت است. در ادامه تلاش می‌شود مراحل احساس و ادراک بینایی به ترتیب مورد بحث قرار گیرد.


۱. محرک‌های محیطی
دنیا مملو از محرک‌هایی است که هر لحظه می‌توانند توجه ما را به خود جلب کنند. هر چیزی در دنیا پتانسیل آن را دارد تا ادراک شود. توجه پیش از ادراک قرار دارد و ما ابتداً به محرکی توجه می‌کنیم و سپس آن را دریافت (ادراک) می‌کنیم. توجه می‌تواند انتخابی باشد یا ناگهانی. در توجه انتخابی ما خودمان انتخاب می‌کنیم به چه محرکی در محیط توجه کنیم و ادراکش کنیم. مثلاً آنکه شما انتخاب کرده‌اید تا این کلمات را مورد توجه قرار دهید. بنابراین شما نوری که از صفحه بر چشم شما ساطع می‌شود و تصویری که بر روی شبکیه قرار می‌گیرد و سپس از طریق عصب‌های بینایی به مغز منتقل می‌شود را تفسیر و تحلیل می‌کنید و سپس به مفهوم کلمات پی می‌برید. در نتیجه بدین ترتیب شما مفهوم متن را که محرکی محیطی است ادراک می‌کنید. اما گاهی توجه غیر ارادی اتفاق می افتد؛ بدین ترتیب که شما ممکن است مشغول انجام کاری باشید و به عملی دیگر توجه کنید. اما ناگهان به موجب آنکه صدایی بلند در اطرافتان می‌شنوید توجه شما به شکل غیر ارادی به آن صدا معطوف می‌شود و از کار خود باز می‌مانید. در حقیقت شما در حال پردازش افکار خود بودید که ناگهان توجه شما از چیزی که به آن به شکل ارادی توجه می‌کردید به طور غیر ارادی شیف می‌شود و محرکی دیگر (صدای بلند) را پردازش و ادراک می‌کنید.

@psychomod

۲. محرک توجه شده
محرک توجه شده می‌تواند هر کدام از محرک‌های محیطی باشد. چنانکه گفته شد ما به طور آگاهانه یا غیرارادی محرک مشخصی را مورد توجه قرار می‌دهیم. توجه ما می‌تواند هم شامل محرک‌های جدید باشد و هم آشنا. مثلاً ممکن است در یک محیط شلوغ بتوانیم به راحتی چهره‌ی آشنای دوست خود را تشخیص دهیم. هم چنین در مواردی که زمینه آشنا است نیز ممکن است بتوانیم محرک جدید را تشخیص داده و آن محرک بیش از همه توجه ما را به خودش جلب کند.

 

۳. تشکیل تصویر در شبکیه
اکنون نور حاصل از برخورد با محرک توجه شده وارد قسمت‌های مختلف چشم می‌شوند تا اینکه در نهایت بر روی پرده‌ی شبکیه تصویری از آن شی تشکیل می‌شود. تصویر روی شبکیه برعکس است اما ادراک حاصل از آن مستقیم است. چگونگی انجام این اتفاق ما را به گام بعدی در ادراک می‌رساند.


۴. انتقال
در این مرحله تصویر بر روی شبکیه قرار گرفته است و اکنون سلول‌های عصبی و از جمله مخروط‌ها و میله‌ها تحریک می‌شوند و پیام عصبی را از رشته‌های عصبی‌ای که از شبکیه خارج می‌شوند به سمت مغز می‌برند. بنابراین محرک توجه شده بینایی به شکل تصویری دوبعدی بر روی پرده‌ی شبکیه قرار داشت و اکنون تبدیل به پیام‌های عصبی شده است تا برای مغز قابل انتقال و تفسیر پذیر باشد.


۵. پردازش نورونی
سیگنال‌های الکتریکی که از شبکیه چشم می‌آمدند اکنون از مسیر مختص به خود به مغز می‌رسند. مسیری که پیام عصبی طی می‌کند به اینکه آن پیام مربوط به کدام احساس می‌باشد بستگی دارد. علاوه بر این مقصد احساس‌های گوناگون نیز متفاوتند و بسته به نوع احساس در منطقه‌ی ویژه‌ای از مغز ادراک می‌شوند. مثلاً سیگنال‌های بینایی ابتداً در ناحیه‌ی لوب پس سری (۱۷ و ۱۸ و ۱۹ برودمن) پردازش می‌شوند و یا سینگال های مربوط به شنوایی در قسمت گیجگاهی (۲۹ و ۳۹ و ۴۰) ادراک می‌شوند.
بنابراین نوری که از شی خارجی توجه شده به چشم رسیده بود، تصویری بر روی شبکیه ایجاد کرده است و آن تصویر (نور) به وسیله‌ی سلول‌های عصبی به سیگنال‌های عصبی تبدیل شده و از طریق مسیرهای عصبی بینایی به سمت محل اختصاصی خود در مغز حرکت می‌کند و در شبکه‌ای از سلول‌های عصبی بینایی ادارک می‌شود.

 

۶. ادراک و آگاهی و تشخیص
دیگر هنگامی که پیام عصبی به مغز می‌رسد وقت آن است که ادراک اتفاق افتد و انسان به آنچه می‌بیند آگاه شود. شی خارجی حالا دیگر فهمیده می‌شود که چیست و مغز وظیفه‌ی آن را دارد تا تحلیل کند که شی خارجی ادراک شده چه ارتباطی می‌تواند با ادراکات پیشین داشته باشد و چه چیزهای جدیدی را به آن‌ها اضافه کند. در نتیجه مغز عمل تشخیص را نیز انجام می‌دهد. به علاوه مغز با طبقه بندی اطلاعات جدید و قدیمی که در حافظه موجود است کمک می‌کند تا ما نسبت به محرک عمل درست و مشخصی را انجام دهیم. فرایند تشخیص برای فهم نهایی از محرک و تفسیر آن و آگاهی نسبت به دانسته‌ها ضروری است.

 

۷. انجام عمل
در نهایت با فهم موقعیت، انسان دست به انجام عمل می زند و تا بتواند هرچه بیشتر خودش را با محیطش منطبق کند. البته برای انجام عمل قطعاً نواحی دیگری از مغز مورد احتیاج است. مثلاً آنکه برای حرکت دست در قبال ادراک بینایی علاوه بر دریافت پیام از چشم و تفسیر آن در پس سر ارسال اطلاعات حرکتی از ناحیه اولیه‌ی حرکتی (primery motor cortext – ۴ برودمن) ضروری است. در نتیجه برای ادراک و عمل مجموعه‌ای از اعمال مغزی و نخاعی لازم است تا انسان بتواند در یک کنش به درستی هدفش را میسر کند.


نتیجه گیری
بر اساس آنچه گفته شد ادراک را می‌توان فرایند و پردازشی پیچیده دانست که با تأثیر محرک خارجی بر اندام حسی انسان آغاز می‌شود و به واسطه‌ی سلول‌های عصبی پیام‌هایی از اندام حسی دریافت و توسط تارهای عصبی به محل مشخصی از مغز فرستاده می‌شود. اطلاعات محرک توجه شده که اکنون به زبان مغز درآمده‌اند فهم و تفسیر می‌شوند و متناسب با اطلاعات پیشین در حافظه مورد کاوش قرار می‌گیرند. به این ترتیب احساس و فهم و عقیده‌ی انسان نسبت به آن محرک پیدا می‌شود و بر مبنای آن و کمک قسمت‌های حرکتی مغز، عملی را مرتکب می‌شود. بنابراین ادراک یعنی آنکه مغز چگونه احساس را ترجمه و تفسیر می‌کند و چه پاسخی به اطلاعات وارد شده می‌دهد.

 

منبع:

 

https://www.kenhub.com/en/library/anatomy/brodmann-areas

https://www.verywellmind.com/perception-and-the-perceptual-process-2795839

 

 

آدرس تلگرام من:

https://telegram.me/psychomod

 

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع می باشد.

۰۱/۱۲/۱۴
آنوشا نیکوبخت

آگاهی

رفتار

روانشناسی

مغز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی