تنبیه چیست و چه معایبی دارد؟
تنبیه چیست و چه معایبی دارد؟ چه جایگزینی برای تنبیه وجود دارد؟
کودک سالم کودکی است که در فرآیند رشد خود و به اقتضای وضعیت رشد عقلانیاش کارهایی را انجام میدهد که ممکن است باب میل والدین نباشد. تنبیه میتواند برای پرهیز از رفتار ناخواسته خیلی سریع عمل کند؛ البته اگر تصور کنیم که تنبیهکننده فوراً متوجه کار خود میشود. روانشناسان به چهار دلیل تنبیه را تأیید نمیکنند. اول آنکه مبتنی بر ترس است؛ دوم اینکه سرعت عمل زیادی میخواهد درحالیکه ما گاهی اصلاً متوجه خطا نمیشویم، سوم اینکه تنبیه مرتباً باید شدیدتر شود اما تا کجا؟ و در آخر اینکه تنبیه تأثیر کمی در رشد عقلانی و بلوغ فکری فرد دارد. جایگزین تنبیه؛ پیامد است؛ در واقع چیزی که احتمال رفتار ناخواسته یا ناشایست فرزندتان را در آینده کاهش میدهد. سه نوع پیامد داریم پیامد طبیعی، منطقی و کاربردی که به همین ترتیب میزان استفادهشان کم میشود. در ادامهی مطلب به تفضیل و با مثال هر کدام از این پیامدها را برای شما عزیزان شرح میدهیم.
هر کودک سالمی در فرآیند رشد خود و به اقتضای وضعیت رشد عقلانیاش کارهایی را انجام میدهد که ممکن است باب میل والدین نباشد. در اینجور مواقع والدین به عملی روی میآورند که در زبان عامه آن را تنبیه مینامند. برخلاف پاداش، تحسین و تشویق که هدف اصلی آنها تکرار و افزایش احتمال انجام یک رفتار دلخواه است؛ هدف اصلی پیامد و تنبیه این است که تکرار یا احتمال انجام یک رفتار ناخواسته را کاهش دهیم. این را مدنظر داشته باشید که هیچ یک از تنبیه و پیامدها به اندازهی تحسین مفید نیستند. به عبارت دیگر آسانتر است که از کسی بخواهیم به انجام کاری ادامه دهد یا آن را به دفعات بیشتری انجام دهد تا آنکه سعی کنیم او را از انجام کاری بازداریم.
تنبیه چیست و چه معایبی دارد؟
اکثر ما تنبیه را تجربه کردهایم و میدانیم که میتواند برای پرهیز از رفتار ناخواسته خیلی سریع عمل کند؛ البته اگر تصور کنیم که تنبیهکننده فوراً متوجه کار خود میشود. همچنین میدانیم که این امر میتواند منجر به جریحهدار شدن احساسات، خشم، افکار و احساساتی شود که فرد تصور کند زندگی عادلانه یا دوستانه نیست. وقتی بچهها چیزی میگویند یا کاری انجام میدهند که دوست ندارید؛ سعی میکنید از طریق یک تجربهی منفی مثل تنبیه که گاها واقعاً مربوط به رفتار بدی که میخواهیم مانع از آن بشویم هم نیست؛ به آنها بیاموزید که این کارشان درست نبوده است. در واقع قرار است بچه کار خاصی را انجام ندهد و میدانیم که ترس از تنبیه اغلب موثرترین و سریعترین راه برای توقف موقتی یک رفتار بد است. بیشتر کودکان بخاطر ترس از تنبیه از انجام برخی کارها مخصوصاً هنگامی که شخص قدرتمندی در نزدیکی آنها است؛ اجتناب میکنند اما این شیوه چندان مانا و اثرگذار نیست. احتمالاً میپرسید چرا؛ به چند دلیل:
اول: تنبیه مبتنی بر ترس است؛ اما آیا واقعاً میخواهبم بچههایمان را با ترس از خودمان بزرگ کنیم؟ اگر پاسخ شما مثبت است باید هشدار بدهم که نظم و انضباطی که از طریق ترس ایجاد میشود به ظاهر در بچههای کوچک مفید است و مطلوب اما تقریباً همیشه با بزرگتر شدن بچهها تأثیر بسیار کمتری دارد. در واقع این کار بین شما و کودکتان یک دیوار نامرئی ایجاد میکند. تنبیه میتواند هم برداشت شخصی بچهها از خودشان را خراب کند و هم روابط آنها را با والدینشان تحت تأثیر قرار دهد. علاوه بر این در سنین بزرگسالی این روش اغلب منجر به مخالفت و رنجش میشود.
دوم: تنبیه بیشتر زمانی به کار میآید که تنبیهکننده رفتارهای سوء را به سرعت ببیند و با قاطعیت در مورد آن عمل کند. هرچه صبر بیشتری قبل از تنبیه پیشه کنید معنا و تأثیر آن کم میشود. واقعیت این است که هیچ یک از ما نمیتوانیم مداوم مراقب بچههایمان باشیم و با هر عمل نادرستی آنها را تنبیه کنیم.
سوم: تنبیه برای اینکه مؤثر باقی بماند باید مرتباً شدید و شدیدتر شود. شما برای سوء رفتار فرزندتان تا کجا میخواهید پیش بروید؟ تا چه اندازه محکمتر سیلی میزنید؟ چقدر بلندتر فریاد میکشید؟ تا چه حد کودکتان را محدود میکنید؟
چهارم: تنبیه تأثیر کمی در رشد عقلانی و بلوغ فکری فرد دارد. احتمال کمی وجود که کودکی که براساس سیستم تنبیه بزرگ شود در آینده سیستم نظارتی درونی قوی داشته باشد که در نتیجهی آن بتواند در مورد شناخت و تشخیص رفتار صحیح در مقابل رفتار نامناسب درک خوبی داشته و تصمیم درستی اتخاذ کند. آیا هدف ما تنها این است که کودکمان رفتار مناسبی داشته باشد یا اینکه میخواهیم در کنار این مسئله نوعی حس درونی و قضاوت صحیح دربارهی کارهای درست و نادرست داشته باشد؟
با تبیینهایی که دربارهی معایب تنبیه ارائه دادیم به نوعی دیگر نمیتوانیم فرزندمان را به خاطر کارهای ناشایست آنها تنبیه کنید؛ خب اینجا به چند سؤال برمیخوریم: پس در مقابل رفتار سوء فرزندمان چه کنیم؟ چطور برای تربیت درست آنها رفتار کنیم؟ چطور به آنها بیاموزیم چه کاری با توجه به هنجارهای جامعه درست و قابل پذیرش و چه کاری نادرست و غیرقابل پذیرش است؟ و اما جواب این سؤال که در ادامه مفصل شرحش میدهیم چیزی نیست جز: پیامد!
پیامد چیست و چه مزایایی دارد؟
پیامد شاید بتوان گفت تاحدی شبیه به تنبیه هم هست اما تفاوتهای اساسی نیز دارد که آن را تبدیل به یکی از موثرترین ابزارهای رفتاری شما در جهت مقابله با رفتاری ناشایست فرزندتان میکند.
پیامد چیست؟
وجه شباهت پیامد با تنبیه این است که پیامد پس از آن که فرزندتان رفتار بدی انجام داد یا حتی در اثر بیدقتی و بدون عمد اتفاق ناخواسته بدی رخ داد؛ صورت میگیرد. پیامد در واقع چیزی است که احتمال رفتار ناخواسته یا ناشایست فرزندتان را در آینده کاهش میدهد. اگرچه که پیامدها از این جهت که هرکدام باید مرتبط با رفتار ناشایست باشند؛ منحصر به فردند اما در بهترین حالت همگی باعث میشوند فرزندتان رابطهی بین کار بدی که انجام داده و پیامدی را که دریافت میکند؛ کشف کند. به خاطر داشته باشید که بیشتر سوء رفتارها پیامدهای متفاوتی دارند که شما والدین میتوانید از آنها در شرایط مختلف کمک بگیرید و این تنها بر اساس خلاقیت شماست.
بگذارید با یک مثال پیش برویم:
کودک هشت سالهتان اتاقش را به هم میریزد. شما همهی اسباب بازیها و لباسها و کتابهایش را جمع میکنید و به طور موقتی آنها را جایی میگذارید که تا چند روز به آنها دسترسی نداشته باشد. پیام این کار شما به او این است: “اگر از چیزی بد استفاده کنی؛ آن را از دست میدهی” یا اینکه “یا مواظب وسایلت باش یا اینکه آنها را برمیدارم و از دستشان میدهی.”
البته پیامدهایی که در اینجا مطرح کردیم دو نمونه از دهها و شاید صدها
پیامدی است که برای این سوء رفتار وجود دارد.
در رابطه با پیامد چند نکته مهم وجود دارد که باید به آنها توجه کنید:
پیامد باید با رفتار ناشایستی که کودک نشان میدهد مرتبط باشد تا او بتواند رابطهی این پیامد با رفتارش را کاملاً درک کند.
کودک حتماً باید احساس کند که از طریق این پیامد مسائل برطرف میشوند و موقعیت کودک اصلاح میشود.
پیامد به کودکان کمک میکند حس صحیح یا غلط بودن را بفهمند و تواناییهای خود را در حل مشکلات گسترش دهند.
حالا که با پیامدها آشنا شدید؛ کمی جزئیتر وارد این موضوع میشویم که چگونه میتوانید این پیامدها را شکل دهید. در حالی که در بعضی متنها عبارت پیامد را در مورد تمام انواع تنبیه به کار میبرند بیشتر افراد متخصص باور دارند که سه نوع پیامد اصلی وجود دارد: پیامد طبیعی، پیامد منطقی و پیامد کاربردی.
پیامد طبیعی
اولین و معمولاً موثرترین نوع پیامد، پیامد طبیعی نامیده میشود. این پیامد به طور طبیعی رخ میدهد و در آن هیچ گونه مداخلهای از سوی شما صورت نمیگیرد؛ در این حالت بچههایتان بلافاصله از طبیعت، کودک دیگر یا به شکلهای دیگر درس میگیرند. زیبایی پیامدهای طبیعی آن است که شما مجبور نیستید برای انجام آن مانند یک هلدهنده عمل کنید. درسهای آن توسط زندگی و از طریق علت و معلول آموخته میشوند و بچهها باید یا از تجربهی خود درس بیاموزند یا احتمالاً با همان پیامد یک بار دیگر رو به رو شوند. به این پیامدهای طبیعی با هشیاری توجه کنید و زیبایی و کمال و قدرت آنها را در آموزش تحسین کنید. به بچهها در مورد پیامدهای طبیعی زندگی هشدارهای منطقی و اطلاعات بدهید؛ اما در عین حال دقت کنید که آنها از این پیامدها به بهترین نحو درس میآموزند. هنگامی که کودکان از عواقب پیامدهای طبیعی رنج میکشند؛ لازم نیست شما به عنوان تربیتکننده مداخله کنید یا درسی را که باید از آن بگیرند؛ به آنها یادآوری کنید.
وقتی فرزند شما به یک جسم بسیار داغ دست میزند و دست او میسوزد به طور طبیعی از بار دیگر به جسم داغ دست نمیزند یا حتی به آن نزدیک هم نمیشود. یا به عنوان یک مثال دیگر وقتی کودکتان کتابش را در خانه جا میگذارد و معلمش در مدرسه به خاطر این کار او را سرزنش میکند؛ بیشتر حواسش را برای چیدن برنامهی درسی روزانهاش جمع میکند. در این مواقع تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که آنها را آرام کنید و مشکل آنها را به جایشان حل نکنید. این کار هم به این منظور انجام میشود که مطمئن شوید کودک آن درس را آموخته است. پیامد طبیعی در واقع آموختن درسی جدید است.
اینکه شما از کودکتان محافظت کنید قابل درک است اما مطمئن شوید که بیش از حد از آنها محافظت نمیکنید یعنی طوری که به شما وابسته شود. باید به این مسئله دقت کنید که به دلیل محافظت از بچهها آنها را از این تجربیات محروم نکنید. البته ما هر زمان که بتوانیم آنها را از موقعیتهایی که از نظر فیزیکی مضر هستند؛ محافظت میکنیم. در عین حال که نمیخواهیم واقعیتهای زندگی مدام بچهها را آزار دهد؛ اما دوست داریم مراقب باشیم که آنها را توانمند کنیم و به آنها کمک کنیم که مجبور نشوند بهای آنچه را که انجام میدهند؛ بپردازند.
پیامد منطقی
در پیامدهای منطقی که دومین نوع پیامد هستند؛ هم شما و هم فرزندتان باید انرژی فکری و زمان را حفظ کنید و به اینکه یک رفتار یا رفتارهای خاص چه پیامدی خواهند داشت، توجه کنید. این امر به یکی از روشهای زیر اتفاق میافتد:
اول: یک بحث کلی، قبل از هر سوء رفتار یا اتفاقی و جدا از آن، که میتواند صحبت در مورد پیامدهای منطقیای باشد که یک رفتار خاص ممکن است به دنبال داشته باشد.
دوم: پس از آن که یک سوء رفتار یا اتفاق رخ داد؛ شما و فرزندتان میتوانید در مورد برنامهای برای بچهها کنید و به توافق برسید (پیامدهای منطقی).
با در نظر گرفتن این نکته که منطق کودکان با منطق بزرگسالان یکی نیست؛ نکتهی اصلی آن است که پیامدها باید به نظر بچهها منطقی بیایند. اگر طی صحبت، بچهها روشی برای اصلاح رفتارهای بد پیدا کنند و بتوانند توجیه کنند که چگونه پیامد متناسب بدرفتاری است؛ روش شما منطقی بوده است. در واقع، راهحلهای منطقی کودکان برای تعیین پیامدها تقریباً همیشه موثرتر از راهحلهای منطقی والدین هستند.
در بهترین حالت هر دوطرف منطق را در نظر میگیرند؛ اما درک بچهها مهمتر است؛ زیرا در نهایت آنها هستند که قرار است درس زندگی بیاموزند.
به عنوان یک مثال کودک چهار سالهای را در نظر بگیرید که با والدین خود موافقت میکند چنانچه قبل از خواب تمام اسباب بازیهایش را در جای خود قرار ندهد؛ آن اسباب بازیها در زندان گرفتار میشوند (والدین آنها را برمیدارند و در محلی دور از دسترسی کودک قرار میدهند). آن اسباب بازیها به مدت یک هفته در نزدان باقی میمانند و پس از این مدت کودک میتواند دوباره اسباب بازیهایش را داشته باشد.
معمولاً به توافق رسیدن سر پیامد منطقی کمتر از یک دقیقه طول میکشد و این بسیار عالی است؛ امتحانش کنید!
پیامد کاربردی
پیامدهای کاربردی ممکن است از بیرون دقیقاً همانند پیامدهای منطقی به نظر برسند؛ اما این پیامدها متفاوت هستند. در پیامدهای کاربردی، کودکان در فرآیند تصمیمگیری در مورد پیامد نقشی ندارند. شما به آنها میگویید پیامد چه خواهد بود و اگر شک داشته باشید که آیا آنها منطق پیامد شما را درک خواهند کرد یا نه، به طور خلاصه شرح میدهید که چگونه و چرا این پیامد با کاری که آنها انجام دادهاند متناسب است. تفاوت اصلی بین پیامد منطقی و کاربردی در این است که در حالت کاربردی بچهها در انتخاب پیامد مشارکت ندارند. شباهت اصلی آن دو نیز در این است که پیامد کاربردی از تمام نکاتی که قبلاً در مورد پیامدها مطرح شدند؛ پیروی میکند. در واقع این نوع از پیامد آخرین انتخاب ماست اما بخش ضروری از پیامدها به شمار میآیند زیارا به بزرگسالان امکان عملکرد سریع و قاطع را میدهند.
نمونهای از پیامدهای کاربردی میتواند این باشد: “وقتی با این لحن با من صحبت میکنی؛ حتی لازم نیست منتظر جواب بمانی. چون من به دستورها و تهدیدها جواب نمیدهم و در چنین موقعیتهایی جواب نه هستش”.
به عنوان جمعبندی و ذکر نکات تکمیلی این را به خاطر داشته باشید که پیامد جایگزین عالی برای تنبیه هست. نتایج آن کمی کندتر حاصل میشوند و بزرگسالان شاید مجبور باشند برای عملی کردنان با یک سیستم جدید و متفاوت هماهنگ شوند؛ اما فواید آن واضح است. این سیستم در واقع روندی است که مسئولیت بیشتری بر عهدهی بچهها میگذارد و به آنها کمک میکند قوانین و کنترل درونی داشته باشند؛ از طرفی به بزرگسالان این امکان را میدهد که به طور دوطرفه مشکلات را حل کنند؛ نه آنکه مأمور القای قوانین باشند. این سیستم تا اواخر سالهای کودکی و نوجوانی ادامه مییابد. و در آخر این سیستم روندی است که نه تنها باعث ایجاد شکاف بین والدین و فرزندان نمیشود بلکه باعث پیوند هرچه بیشتر آنهاست.
آدرس تلگرام من:
کپی برداری با ذکر منبع بلامانع می باشد.