سندرم سیندرلا
سندرم سیندرلا: خطای شناختی عاشقان ازدواج
سندرم سیندرلا در خاورمیانه و در خرده فرهنگ های خاصی بیشتر دیده می شود.
دختر ها را پرورش می دهیم. زمانی که دختر 3 ساله در عروسی با لباس سفید می رقصد می گوییم: «انشاا... عروس شوی!» زمانی که 15 ساله شد گفته می شود: «کی می شود که خوشبختی تو را ببینم دخترم؟!» زمانی که 25 ساله شد در عروسی گفته می شود: «انشاا... که بخت تو هم باز شود!» یعنی چه؟ یعنی این که در طی این دوران بخت تو بسته بود و یک رویدادی رخ می دهد و ناگهان درهای سعادت باز می شود و تو از فردای روز ازدواج خوشبخت می شوی!
سندرم سندرلا یعنی همین، یعنی این که سواری با اسب های سفید و کالسکه طلایی به دنبال دختر می آید و خوشبختش می کند. حال سندرم سیندرلا در ایران چگونه بوده؟
تا دهه ی 40 شمسی نرم بر این بود:«تو برای این خوبی» و تمام. از حدود سال 55 شمسی:«دخترم به نظر این فرد خوبی هست. موافقی؟!». از سال 55 تا اوایل دهه ی 70 ازدواج های ایدئولوژیک در ایران باب می شود. این تفکر با آن تفکر، راست با راست، چپ با چپ، چریک با چریک و.... با توجه به سیاست تعدیل اقتصادی در آن سال ها متاسفانه شکست مالی خوردند. چرا که صرفا بر مبنای تشابه آرمانی ازدواج کردند در حالی که متغیر های دیگری نیز دخیل بود. از دهه 70 تا به امروز بر مبنای مطالبات افراطی مالی شکل گرفته است. یعنی ازدواجی است که در آن قرار است آن چه که من تا به امروز در زندگی شخصی ام نداشته ام داشته باشم!(جمله ی معروف زنان ناراضی را شنیده اید که می گویند:«پس برای چی شوهر کردم؟!») برای همین در شرایطی که دسترسی آسان به هر چیزی وجود دارد هیچ فرد عاقلی زیر بار تعهد 50 ساله با 1500 عدد سکه ی طلای یک میلیون تومانی(فعلا!-الان یا الان؟!) نمی رود!
با این تفکر سیندرلایی پس من از فردای عقد نیازی به تلاش ندارم و همه چیز مهیاست و نیاز های من براورده خواهد شد!
یعنی آموزشی داده نشده که از فردای ازدواج، زندگی مانند موتور هندلی خواهد بود که به مدت 50 سال شما بایستی این هندل را صبح اول وقت و در هوایی زمستانی که اتفاقا موتور یخ زده بایستی با زور و بدبختی روشن کنید و تا شب بچرخانید تا صبح فردا که دوباره این فرایند تکرار خواهد شد...
زندگی به این صورت نیست که همینطوری چرخ آن بچرخد!
همین است که آمار طلاق استان تهران و البرز یک سوم است(33 درصد)
برگرفته از سمپوزیوم درمان های شناختی رفتاری، دکتر سلیمی، روانپزشک