مرکز مشاوره و پاسخگویی




۱۰ راه موثر در جهت افزایش توان مغز از راه آموزش موسیقی

علم شناسایی اعصاب و روان، شواهد زیادی از تاثیر خوب یادگیری موسیقی بر روی مغز، به دست آورده است.


آیا شما در دوران کودکی موسیقی می نواخته اید؟ آیا همچنان می نوازید؟ دانشمندان علوم اعصاب، شواهدی پیدا کرده اند که آموزش موسیقی تاثیر فوق العاده ای در رشد مغز کودک دارد و می تواند عملکرد شناختی وی را در سراسر طول عمرش بهبود بخشد.


آموزش موسیقی موجب تنظیم داربستی در عصب می شود که توانایی مغز را در ارتباطات پیچیده بین مناطق مختلف مغز بهبود می بخشد. آموزش موسیقی قدرت مغز را در سراسر محیط مغز بهبود می بخشد، همچنین توانایی فرد در خلاقیت را پرورش می دهد و دامنه ی تفکرات انسان را گسترده می کند.


این تصادفی نیست که انیشتین استاد و فیزیکدان انقلابی، یک ویولونیست بوده است. مادر آلبرت انیشتین یک موسیقیدان با استعداد بود که در زمان رشد کودکانش، موسیقی را بخشی از زندگی روزانه اش کرده بود.


زمانی که آلبرت اینشتین ۶ ساله بود، شروع به نواختن ویولن کرد. در سن ۱۳ سالگی، او می توانست قطعات «موتزارت» را بنوازد. یک بار اینشتین گفت: «زندگی بدون نواختن موسیقی، برای من غیر قابل تصور است. رویاهای روزهای رویایی زندگی را در موسیقی سپری می کنم. من زندگی ام را از منظر موسیقی می بینم. بیشتر شادی زندگی ام از موسیقی است».


مطالعه ای در اکتبر ۲۰۱۳ نشان داد که درخشش آلبرت انیشتین ممکن است به این واقعیت مربوط باشد که نیم کره های مغزش به خوبی با هم در ارتباط است. توانایی استفاده از خلاقیت نیم کره ی راست مغز و منطق نیم کره ی سمت چپ مغز به طور همزمان، ممکن است یکی از دلایل درخشش انیشتین باشد و او را مانند هر نابغه ای شگفت انگیز کند.


مطالعات بسیار زیادی ارتباط آموزش موسیقی با بهبود کارکرد مغز و پیشرفت تحصیلی بالاتر را نشان می دهند. تمرین منظم یک آلت موسیقی، هر چهار نیم کره ی مغز را در سطح الکتریکی، شیمیایی و ساختاری درگیر می کند و قدرت مغز را بهبود می بخشد.


آموزش موسیقی تمرکز را نیز بهبود می بخشد، استرس را کاهش می دهد و می تواند پادزهری برای فشاری باشد که به کودکان حساس در آزمون ها و کارها وارد می شود.


ده دلیل برای این که بدانید آموزش موسیقی، قدرت مغز را افزایش می دهد


    حافظه ی کلامی و سواد دوران کودکی را بهبود می بخشد.

     کودکانی که موسیقی می آموزند، بیشتر لبخند می زنند و بهتر با دیگران ارتباط برقرار می کنند.

    پلاستیسیته ی مغز را در طول عمر بهبود می بخشد.

    موسیقی دانان آموزش دیده، دارای مهارت های برتر پردازشی چند حسی هستند.

    یادگیری روز هنگام موسیقی، باعث بهبود اتصال ماده ی سفید می شود.

    جریان خون را در مغز افزایش می دهد.

    عملکرد اجرایی را ارتقا می دهد.

    قشر ماده ی خاکستری را ضخیم می کند.

    شکاف های پیشرفت تحصیلی را کاهش می دهد.

    اعصاب در مغز افراد سالخورده را هماهنگ می کند.


فهرست بالا را به ترتیب زمانی نوشتم. در سال های اخیر تحقیقات بسیاری در این موضوع انجام شده است. می خواستم جدول زمانی درست کنم که تکامل این یافته ها در سال های اخیر نشان دهد.


در زیر به تجزیه و تحلیل دقیق تری از ۱۰ راهی که آموزش موسیقی می تواند قدرت مغز را افزایش دهد، می پردازیم:


۱ – حافظه ی کلامی و سواد دوران کودکی را بهبود می بخشد


در اکتبر سال ۲۰۱۱، محققان از آزمایشگاه علوم اعصاب شنوایی در دانشگاه شمال غربی، به رهبری دکتر «نینا کراوس»، توانایی کودکان در خواندن و شناختن کلمات مربوط به آموزش موسیقی را تست کردند.


این مطالعه با نام «پیش بینی خواندن و استعداد موسیقی در کودکان با پردازش زیر قشری قواعد سخنرانی»، در مجله ی رفتاری و عملکرد مغز منتشر شد.


محققان دریافتند که توانایی موسیقی مربوط به توانایی خواندن بود. نمره ی خوب آزمون حافظه، مرتبط با خواندن بهتر و جنبه های ریتم استعداد موسیقی بود. در یک مصاحبه ی مطبوعاتی، دکتر «کراوس»، توضیح زیر را ارائه دادند: «توانایی های موسیقی و هم سواد با افزایش سیگنال های الکتریکی، با ساقه ی شنوایی مغز مرتبط است. مدل سازی ساختاری از داده ها، نشان داد که مهارت موسیقی، همراه با چگونگی پاسخ دهی سیستم عصبی به قواعد در ورودی های شنوایی، حافظه و توجه شنیداری، در حدود ۴۰ درصد متفاوت با توانایی خواندن بین کودکان است. نتایج بر این استدلال صحه می گذارد که موسیقی و خواندن، از طریق عصبی مشترک و مکانیسم های شناختی به هم مرتبط هستند و نشان دهنده ی مکانیزمی برای بهبود سواد با آموزش موسیقی می باشد».


۲ – کودکانی که موسیقی می آموزند بیشتر لبخند می زنند و بهتر با دیگران ارتباط برقرار می کنند.

مطالعه ای که در می سال ۲۰۱۲ در دانشگاه «مک مستر» انجام شد، این نتایج را در بر داشت که آموزش موسیقی در سنین پایین، می تواند حتی قبل از راه رفتن و یا صحبت کردن، به کودکان کمک کند. نوزادانی که در کلاس های موسیقی تعاملی شرکت کرده بودند، مهارت های ارتباطی بهتری از خود نشان دادند، مانند اشاره کردن به اشیا و دست تکان دادن در هنگام خداحافظی. این نوزادان بیشتر لبخند می زدند و آسان تر آرام می شدند.


پژوهشی که با همکاری «لورل ترینر» و «دیوید گری» انجام گرفت، نشان داد که نوزادان یک ساله ای که در کلاس های موسیقی تعاملی شرکت کرده اند، بیشتر به پدر و مادر خود لبخند می زدند و بهتر ارتباط برقرار می کردند. آن ها همچنین پاسخ مغزی پیچیده تر، بیشتر و سریع تری به موسیقی نشان دادند. محققان در این مطالعه به این نتیجه رسیدند که مغز نوزاد می تواند با توجه به قرار گرفتن در معرض موسیقی، به صورت خاصی منعطف باشد.


۳ – پلاستیسیته مغز را در طول عمر بهبود می بخشد


در آگوست سال ۲۰۱۲، مطالعه ای  به نام «بهره مندی بزرگسالان مسن تر از آموزش موسیقی در اوایل زندگی» انجام شد. این مطالعه بر شواهد زیستی موسیقی برای شکل پذیری در طولانی مدت اشاره داشت و توسط نینا کراوس صورت گرفت. این مطالعه نشان داد که بزرگسالان مسنی که در زمان کودکی آموزش موسیقی داشتند، اما از آن آلت موسیقی برای طولانی مدت استفاده نکرده اند، نسبت به افرادی که در طول عمرشان موسیقی ننواخته اند، سریع تر به افراد دیگر پاسخ می دهند.


به همان مراتب که افراد سن شان بیشتر می شود، تغییراتی در مغز به وجود می آید که  به شنوایی لطمه می زند. افراد مسن به طور معمول پاسخ کندتری به صداهایی که به سرعت تغییر می کنند دارند و مغز آن ها، تفسیر آن صدا را دشوارتر انجام می دهد. این کاهش شناختی، در مورد موسیقی دانانی که به تمرین یک آلت موسیقی در طول زندگی خود ادامه می دهند، جبران شده و کم می شود. این یافته ها نشان می دهد که آموزش اولیه ی موسیقی، اثر مثبت و طولانی مدتی بر روی چگونگی پردازش صدا در مغز دارد.


۴ – موسیقی دانان آموزش دیده، دارای مهارت های برتر پردازشی چند حسی هستند


مطالعه ای که در نوامبر ۲۰۱۳ انجام گرفت، گزارش داد که به نظر می رسد موسیقی دانان آموزش دیده، دارای مهارت های بالای پردازشی چند حسی هستند. این پژوهش، توسط جولی روی از دانشگاه «مونترال» انجام شد و نشان داد که توانایی ادغام اطلاعات حس شنوایی، لامسه و دید موسیقی دانان افزایش یافته است.


برای تست توانایی موسیقی دانان برای تمایز دادن بین ورودی های مختلف حسی، «روی» و همکارانش از تمرین لامسه ای – شنوایی استفاده کردند که در آن شرکت کنندگان یک سری بوق سریع می شنیدند، در حالی که به طور همزمان لرزش کمی را نیز در انگشتان خود حس می کردند.


محققان به شرکت کنندگان گفتند که بوق را نادیده بگیرند و تنها تحریک لمسی در انگشت خود را گزارش کنند. در حالی که موسیقی دانان به طور مداوم و تنها حس یک ارتعاش را گزارش می دادند، افراد معمولی به خاطر احساس ارتعاشات بیشتر به خاطر وجود بوق های متعدد، فریب خورده بودند و بیشتر گزارش می دادند. در یک مصاحبه ی مطبوعاتی، «روی» پژوهش خود را این گونه توصیف کرد: «توانایی سیستم عصبی در ادغام اطلاعات حواس بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی، خود حرکتی و چشایی در زندگی روز مره حیاتی هستند. حتی برای برخی از فعالیت های خاص مهم تر هستند. توانایی بالای سطح موسیقی، نیازمند توانایی های حسی و شناختی متنوعی است که در طول سال ها آموزش دیده اند. تحقیقات اخیر نشان داده است که آموزش بلند مدت موسیقی، باعث بهبود توانایی مغز در انطباق و شکل های مناطق درگیر مغز با پردازش سمعی و بصری می شود».


«روی» به این نتیجه رسید که به نظر می رسد موسیقی دانان در پردازش کارهای چند حسی ماهر تر هستند. تحقیقات نشان می دهد که موسیقی دانانی که به خوبی آموزش دیده اند، قادر به جداسازی و یا یکپارچه سازی اطلاعات از طیف وسیعی از حواس با افزایش تبعیض و تمرکز بهتر هستند.


۵ – یادگیری روز هنگام موسیقی، باعث بهبود اتصال ماده ی سفید می شود


تحقیقی در فوریه ۲۰۱۳ انجام شد و برگرفته از مجله ی علوم اعصاب است. این تحقیق «آموزش زود هنگام موسیقی و پلاستیسیته ی ماده سفید در کورپوس کالسوم» نام دارد. شواهد در یک دوره ی حساس نشان می دهد که آموزش موسیقی قبل از سن هفت سالگی، اثر قابل توجهی در بهبود کارکرد مغز انسان دارد.


طبق پژوهشی که توسط استاد روانشناسی دانشگاه «کونکوردیای ویرجینیا» با همکاری «رابرت زاتورت» صورت گرفت، محققان به این یافته رسیدند که هر چه یک موسیقیدان زودتر این کار را آغاز کند، از اتصال مغزی بیشتری بهره می برد.

محققان دریافتند افرادی که در اوایل زندگی آموزش موسیقی را آغاز کرده اند، اتصالات قوی تر بین مناطق مغزی دارند. وقتی ساختار مغزی را مقایسه می کنید، نوازندگانی که در اوایل عمرشان موسیقی را یاد گرفته اند، ماده ی سفید رنگ مغزشان در جسم پینه ای و دسته ای از رشته های عصبی که مناطق سمت چپ و راست مغز را متصل می کند، افزایش یافته است.


این تحقیق نشان دهنده ی ارتباط کشف اخیر است که آلبرت اینشتین اتصال فوق العاده ی ماده ی سفید بین نیم کره ی مغز را به دست آورده بود.


این مطالعه شواهدی قوی دارد که دوره ی بین سن شش تا هشت سالگی بسیار «دوره ی حساسی» است. به نظر می رسد آموزش موسیقی به طور قابل توجهی در رشد مغز تاثیر می گذارد و می تواند تغییرات طولانی مدتی در توانایی های حرکتی و ساختاری مغز ایجاد کند. «پنهون» در یک مصاحبه ی مطبوعاتی، نتایج را به این صورت بیان می کند: «آموزش نواختن یک آلت موسیقی، نیاز به هماهنگی بین دست با محرک های دیداری یا شنیداری دارد. تمرین یک آلت موسیقی قبل از سن هفت سالگی به احتمال زیاد بلوغ طبیعی ارتباط بین مناطق حسی و موتور مغز را افزایش می دهد و می تواند چارچوبی را براساس آموزش مداوم بسازد».


۶ – آموزش موسیقی، جریان خون در مغز را افزایش می دهد


تحقیقی در می سال ۲۰۱۴ انجام شد. این تحقیق نشان داد که آموزش کوتاه موسیقی، می تواند جریان خون را به نیم کره ی چپ مغز افزایش دهد. این مطالعه توسط دانشجویان مقطع کارشناسی «امی اسپری» و دکتر «جی . مایر» از وزارت علوم روانشناسی در دانشگاه لیورپول انجام شد.


محققان بر این باورند که یافته های آن ها نشان می دهد مناطقی که مسؤول موسیقی و زبان هستند، مسیرهای مغزی مشترکی دارند. در یک مصاحبه ی مطبوعاتی، «اسپری» یافته ها را این گونه توضیح داد:  «دیدن شباهت در علائم جریان خون، تنها پس از نیم ساعت آموزش ساده ی موسیقی، بسیار شگفت انگیز بود. این نشان می دهد که الگوهای همبسته ی مغز در نتیجه ی استفاده از مناطقی  بودند که  تصور می شود در پردازش زبان درگیر هستند. بنابراین می توانیم فرض کنیم که نتایج آموزش موسیقی در یک تغییر سریع در مکانیزم های شناختی، برای درک موسیقی مورد استفاده قرار گرفته بودند و مکانیسم هایی که معمولا برای زبان به کار گرفته می شوند را با هم به اشتراک می گذارند».


۷ – آموزش موسیقی عملکرد اجرایی را ارتقا می دهد


 طبق تحقیقی که در ژوئن ۲۰۱۴ از بیمارستان کودکان بوستون، به نام «ارتباطات رفتاری و عصبی عملکرد اجرایی در موسیقی دانان و غیر موسیقی دانان» صورت پذیرفت؛ احتمال وجود یک رابطه ی بیولوژیکی بین آموزش موسیقی زود هنگام و بهبود عملکرد اجرایی در کودکان و بزرگسالان می باشد.


عملکردهای اجرایی، فرآیندهای شناختی سطح بالایی هستند که به ما اجازه می دهند تا به سرعت اطلاعات را پردازش و حفظ کنیم، رفتارهای خوبی نشان دهیم، انتخاب های خوبی بکنیم، مشکلات را حل کنیم  و تغییر تقاضاهای ذهنی را برنامه ریزی و تنظیم کنیم.


این یکی از اولین مطالعات برای بررسی اثر آموزش موسیقی بر روی عملکرد اجرایی است. محقق ارشد، «نادین گاب» که دکتر آزمایشگاه علوم اعصاب شناختی در کودکان بوستون می باشد؛ در روزنامه ای اظهار داشت: «از آن جا که عملکرد اجرایی، پیش بینی کننده ای قوی برای پیشرفت تحصیلی و حتی بیشتر از IQ است، ما فکر می کنیم یافته های ما دارای پیامدهای آموزشی محکمی هستند. در حالی که بسیاری از مدارس در حال کاهش برنامه های موسیقی و صرف زمان بیشتر و بیشتر در آماده سازی آزمون هستند، یافته های ما نشان می دهد که آموزش موسیقی ممکن است در واقع به راه اندازی کودکان برای آینده ی تحصیلی بهتر نیز کمک کنند».


۸ – آموزش موسیقی، قشر ماده ی خاکستری  را ضخیم تر می کند


دسامبر سال ۲۰۱۴ در دانشگاه ورمونت، مطالعاتی صورت پذیرفت. طبق این مطالعات، آموزش موسیقی نیز ممکن است به کودکان در تمرکز کردن کمک کند. آن ها می توانند با کمک موسیقی، احساسات خود را کنترل کنند، اضطراب خود را کاهش دهند و قشر ماده ی خاکستری نیز در این کودکان افزایش می یابد.


تحقیقی به نام «تاثیر مدت زمان آموزش موسیقی بر بلوغ ضخامت قشر خاکستری و فعالیت های بهداشت و درمان مغز» در مجله ی «آکادمی آمریکایی کودکان و نوجوانان روانپزشکی» منتشر شد.


«جیمز هودزیاک»، «استاد روانپزشکی و مدیر مرکز ورمونت برای کودکان، جوانان و خانواده ها»، به کمک همکارانش از جمله «متی آلبا»، دکتر و دستیار تحقیقاتی دانشجوی کارشناسی ارشد «آیلین کرهام»، تحقیقات شان را «بزرگ ترین تحقیق و تفحص بین نواختن آلات موسیقی و رشد مغز» نامیدند.  

همان طور که کودکان بزرگ می شوند، کورتکس یا ضخامت لایه ی بیرونی مغز تغییر می کند. در تجزیه و تحلیل های قبلی از داده های MRI، «هودزیاک» و تیمش به رابطه ی بین سفت شدن و یا نازک شدن مناطق خاصی از قشر با ایجاد اضطراب و افسردگی، مشکلات توجه کردن، رفتار پرخاشگرانه و مسائل مربوط به کنترل رفتار پی برده بودند. با استفاده از این مطالعه، هودزیاک و همکارانش می خواستند به بررسی تاثیر آموزش موسیقی در قشر بپردازند.


همان طور که انتظار می رفت، هودزیاک شواهد MRI دریافت کرد که بر اساس آن، آموزش موسیقی، مناطق حرکتی مغز را تغییر می دهد، زیرا این فعالیت ها نیازمند کنترل و هماهنگی حرکات لازم برای نواختن موسیقی هستند.


با کمال تعجب دریافتند که این تغییرات نیز مناطق تنظیم کننده ی رفتار مغز را تحت تاثیر قرار می دهند. به نظر می رسد پس زمینه های موسیقی در کودک، مرتبط با ضخامت قشر مغز در نواحی مختلف مغز که نقش مهمی در کنترل مهارت و همچنین جنبه های پردازش احساسات بازی می کنند، دارند.


نویسندگان در مطبوعات به این نتیجه رسیدند که چنین آماری، هنگامی که در بافت نتایج تصویربرداری-عصبی گرفته شوند، بر اهمیت حیاتی پیدا کردن راه های جدید و ابتکاری برای دسترسی بیشتر نوجوانان به آموزش موسیقی، آن هم در آغاز دوران کودکی، تاکید دارند».


۹ – آموزش موسیقی می تواند شکاف پیشرفت تحصیلی را کاهش  دهد


طبق گزارش آگوست سال ۲۰۱۴ که توسط انجمن روانشناسی آمریکا (APA) منتشر شد، محققان اظهار داشتند که یادگیری نواختن یک آلت موسیقی و یا آواز خواندن، می تواند به کودکان محروم در تقویت مهارت خواندن و زبان کمک کرده و شکاف پیشرفت تحصیلی را کاهش دهد.


یافته ها شامل صدها نفر از بچه های شرکت کننده در برنامه های آموزش موسیقی در مدارس دولتی شیکاگو و لس آنجلس می باشد. نقش مثبت آموزش موسیقی برای جوانان ساکن در مناطق فقیر نشین، توسط نینا کراوس در صد و بیست دومین مجمع سالانه  APA ارائه شد.


پژوهش کراوس به این نتایج رسید که آموزش موسیقی، راه فرآیند سیستم های عصبی کودکان در محیط های شلوغ و یا هرج و مرج مانند یک کلاس درس و یا یک زمین بازی را افزایش می دهد. پس از دو سال آموزش موسیقی، پاسخ های عصبی در دانش آموزانی که آموزش موسیقی داشتند را نسبت به صدا سریع تر از کلاس های دیگر می کند.


عملکرد عصبی تقویت شده ناشی از آموزش موسیقی می تواند منجر به  افزایش حافظه و توجه شود که تمرکز در کلاس درس را برای بچه ها تسهیل بخشیده و مهارت های ارتباطی آن ها را ارتقا می بخشد.


کراوس اشاره می کند که به طور سنتی، تحقیقات در مورد تاثیر آموزش موسیقی در درجه ی اول بر روی دانش آموزان شرکت کننده در کلاس خصوصی موسیقی انجام  شده است. در یک مصاحبه ی مطبوعاتی کراوس به این نتیجه رسید که: «تحقیقات نشان داده است که تفاوت هایی در مغز کودکان در محیط های فقیر مطرح شده که بر روی توانایی آن ها برای یادگیری تاثیر می گذارد. در حالی که عملکرد دانش آموزان مرفه تر، بهتر از کودکان در مناطق کم درآمد است. یافته های ما به سوی این موضوع  است که آموزش موسیقی می تواند سیستم عصبی را برای ایجاد یک یادگیرنده ی بهتر تغییر داده و به جبران این فاصله ی دانشگاهی کمک کند».


۱۰ – آموزش موسیقی، اعصاب هماهنگ در مغز افراد سالخورده را هماهنگ می کند


 تحقیقی در فوریه سال ۲۰۱۵ با نام «آموزش موسیقی، هماهنگ کننده ی همکاری ساقه ی مغز در شنوایی و کورتکس برای مقابله با نزول مرتبط با سن، در ادراک مطلق» در مجله ی علوم اعصاب منتشر شد.


این مطالعه توسط موسسه ی تحقیقات روتمن (RRI) در علوم بهداشتی بایکرست در کانادا انجام شد. محققان دریافتند که افراد مسن که در دوران جوانی آموزش موسیقی دیده بودند، در تشخیص صداها ۲۰ درصد سریع تر از همسالانی هستند که هیچ آموزش موسیقی در آن دوران داشتند.


گاوین بیدلمن، در پژوهشی پس از دکترا در RRI، به این نتیجه رسید که «فعالیت های موسیقی، شکل جذابی از آموزش شناختی مغز هستند و ما اکنون شاهد شواهد قویتری از شکل پذیری مغز از آموزش موسیقی نه تنها در مغز جوانان، بلکه در مغز بزرگسالان نیز هستیم».

نتیجه گیری: آموزش موسیقی می تواند عملکرد مغز را در سراسر طول عمر افزایش دهد.


مدارک و شواهد نشان می دهد که آموزش موسیقی قدرت مغز و عملکرد شناختی در کودکان و بزرگسالان را افزایش می دهد. پیشرفت های عصبی که از طریق آموزش موسیقی در اوایل زندگی به دست آمده اند در تمام طول عمر شما و حتی در دوران کهنسالی نیز تاثیر گذار هستند.


آموزش موسیقی دارای قدرتی برای افزایش توانایی مغز و بهبود خواندن، نوشتن، و حساب است. آموزش موسیقی هنگامی که سن تان افزایش می یابد، مغز شما را تیز نگه می دارد و می تواند بخشی جدایی ناپذیری از برنامه های توان بخشی برای بزرگسالان مسن تر در مقابله با زوال شناختی باشد.


آدرس تلگرام من:

https://telegram.me/modiravan

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع می باشد.

۹۵/۰۲/۲۲
آنوشا نیکوبخت

مغز

موسیقی

یادگیری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی